شترهای دوکوهانه زینتبخش سنگنگارهها «قوچ قلعه»
ه گزارش هنرنیوز،مجموعه سنگنگارههای «قوچ قلعه» در شرق شهر بجنورد شبیه سایر مجموعه سنگنگارههایی است که در سطح کشور میتوان دید. این مجموعه چند دورهای هنر پویایی را نشان میدهد که در هزارههای پیش از تاریخ رواج داشته و تا دورههای اخیر تداوم یافته است.
سنگنگارهها برخلاف همتای خودشان یعنی نقاشیهای دیواریاند. این نوع نقاشیها عموماً مربوط به دوران پیش از تاریخ و به طور خاص دوران نوسنگیاند که نمونه آنها در غار «لاسکو» در فرانسه یا غارهای اسپانیا دیده میشود. در ایران نمونه این نقاشیها را در «بَستک» هرمزگان یا « دو شَه» در کوهدشت و «میرمَلاس» لرستان میتوان یافت که به دلیل فرّار بودن یعنی تخریب شدن بوسیله نور، باد و باران آنها را عموماً داخل غارها و پناهگاههای صخرهای بوجود آوردند، اما مجموعه سنگنگارهها نقوشی روی صخره هستند که با روش «کوبِشی» در یک گستره بسیار وسیع باقی ماندهاند. هرچند شاید تعداد آنها با تعداد نقاشیها همسان باشد اما نقاشیها عمدتاً از بین رفتهاند و یا در مناطقی که سرپناه داشتهاند مثل داخل غارها و پناهگاهها محفوظ ماندهاند.
در خراسان شمالی هر دو نوع یعنی « نقشکندهها» و « نقاشی داخل غارها» وجود دارد.
درباره مجموعه سنگنگارههای «قوچ قلعه» که چند دورهای و چند لایهای هستند، باید گفت عمده نقشهای به کار رفته در این سنگنگارهها شبیه موتیف رایج در همه جای ایران یعنی نقش نگاره «بزکوهی» است که به عقیده برخی احتمالاً نماد بارندگی در عهد باستان بوده است. اما برخی نیز اعتقاد دارند چون مبنای اقتصاد جامعه در آن زمان شکار بوده این نقوش را شکارچیان ایجاد کردهاند.
در مجموعه سنگنگارههای «قوچ قلعه» آنچه بیش از همه در شمایل نقش نگاره تفاوت ایجاد میکند وجود تعداد قابل توجهی نقش شتر دوکوهانه معروف به « شتر باختری» است که در فلات «پامیر» در چین و تبت تا آسیای میانه و خراسان بزرگ زندگی میکنند و عمدتاً گروههای «کوچ رو» از این حیوانات به دلیل استقامتشان در مناطق کوهستانی و بیابانی از آن بهره میبرند. به این نقوش، تاریخ مشخصی را نمیتوان نسبت داد اما چند دوره متفاوت را دربر میگیرند. در کنار نقوشی که سبک و استیل آنها به دورههای تاریخی باز میگردد نمونههایی مانند شمشیر دولبهای کندهکاری شده وجود دارد که به وضوح یادآور شمشیر«ذوالفقار» در ادبیات اسلامی است و در کنار آن برخی کتیبههای فارسی و عربی و بقایای یادگارنویسیها قابل رویت، که مربوط به دوران متأخرتری است.
آنچه ما از نقش برجستههای شمال خراسان میدانیم این است که بیشتر نقش برجستهها در مناطق کوهستانی است مثل سنگنگارههای «جُربَت» مربوط به عصر مفرغ (۴۰۰۰ تا ۴۵۰۰ سال پیش) در شهرستان جاجَرم و یا سنگ نگارههای موجود در کوههای « شاه جهان» شهرستان اسفراین با قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال تا دورههای جدیدتر.
در مورد سنگنگارهها گاهی این تداوم به وضوح قابل رویت است فرضاً از سال ۸۲ نیز بر روی سنگنگارهها اثری از بشر باقی مانده است که نشان از پویایی این سنت دارد که انسانها بر اساس باورهایشان در دل سنگ حکاکی میکردند خواه بز کوهی به عنوان نماد باران خواهی یا شکار خواه نمادی که نشان از حضور آنها در دوران متأخر داشته باشد.
در مورد نقوش بز کوهی باید گفت گاه شاخ این بزها چند برابر اندازه بدن آنها حکاکی شده و در آن نوعی اغراق وجود داشته و جنبه سمبیلک دارد.
از سویی مجموعه « قوچ قلعه» نسبت به سایر سنگ نگارههای خراسان شمالی قدمت کمتری دارد و به نظر میرسد مربوط به دوران متأخرتر تاریخی باشد و شاید ۸۰ درصد آن مربوط به دوران جدیدتر است. به اعتقاد کارشناسان علت وفور نقش شتر در این سنگ نگارهها زیست بوم منطقه است. نقوش حدود ۲۰ الی ۳۰ متر تا بستر رودخانه فاصله دارد. که این منطقه به دلیل نزدیکی آن به رودخانه« اَترک» مدام محل رفت و آمد ایلات و عشایر کوچرو بوده و از این رو نقش شتر دو کوهانه و کل و بز کوهی بیشتر در آن دیده میشود.
منبع: پایگاه خبری هنر